زمستان بود.. برف همه جارا پوشانده بود . روی درختا و تمام زمین سفید شده بود .اسمان قرمز شده بود هوا سردو باد می وزید صدای هوهوی باد برف هارو به این طرف و اون طرف پخش میکرد برفها در هوا میرقصیدن که ناگهان صدایی به گوشم امدو گفت که تو مردی.....
اسم یکی از اهنگاش nostalgia است از کارهای بی نظیر این بنده .که عمق تاریکیو دردو اندوهونشون میده واقعا تاثیر گذاره .لینک یوتیوب این موزیک ویدیوی عالیNocturnal Depression - Nostalgia - YouTubeNocturnal Depression این بند از فرانسه است. در سبک بلک متال.سوساید
+نوشته
شده در دو شنبه 20 دی 1395برچسب:(Nocturnal Depression), ;ساعت19:8;توسط ; |
|
من یک میکروب جامعه شده ام. یک وجود زیان آور. سربار دیگران. گاهی دیوانگیم گل میکند، میخواهم بروم دور خیلی دور، یک جایی که خودم را فراموش بکنم. فراموش بشوم، گم بشوم، نابود بشوم، میخواهم از خود بگریزم بروم خیلی دور، مثلا بروم در سیبریه، در خانه های چوبین زیر درختهای کاج، آسمان خاکستری، برف، برف انبوه میان موجیک ها، بروم زندگانی خودم را از سر بگیرم. یا، مثلا بروم به هندوستان، زیر خورشید تابان، جنگلهای سر به هم کشیده، مابین مردمان عجیب و غریب، یک جایی بروم که کسی مرا نشناسد، کسی زبان من را نداند، میخواهم همه چیز را در خود حس بکنم. اما میبینم برای اینکار درست نشده ام، نه من لش و تنبل هستم. اشتباهی به دنیا آمده ام، مثل چوب دو سر گهی، از اینجا مانده و از آنجا رانده. از همه نقشه های خودم چشم پوشیدم. از عشق، از شوق، از همه چیز کناره گرفتم. دیگر در جرگه مرده ها به شمار میآیم. این فکر چندین بار برایم آمده: رویین تن شده ام، رویین تن که در افسانه ها نوشته اند حکایت من است. معجز بود. اکنون همه جور خرافات و مزخرفات را باور میکنم، افکار شگفت انگیز از جلو چشمم میگذرد. معجز بود، حالا میدانم که خدا با یک زهر مار دیگری در ستمگری بی پایان خودش دو دسته مخلوق آفریده: خوشبخت و بدبخت. از اولیها پشتیبانی میکند و بر آزار و شکنجه دسته دوم به دست خودشان میافزاید. حالا باور میکنم که یک قوای درنده و پستی، یک فرشته بدبختی با بعضی هاست...
تعریف من از جامعه ی ازاد: جایی است که اگر کسی نخواهد همرنگ جماعت شود در امنیت باشد
می آیی عُنُق تر از عُنُق می گزی پوست پوست گوزن ِ دستکشت را می گویی : راستی خبر داری ؟ دارم شوهر می کنم بکن! به درک! خیال می کنی از پا در می آیم ؟ چه باک! ببین آرامم آرام تر از نبض یک مرده یادت رفته چه می گفتی جک لندن پول عشق ماجراجویی من اما می دیدم تو ژوکوند بودی ترا باید می ربودند ترا ربودند از نو عاشق با ز روشن خواهم کرد خم ابرو به آتش باز خواهم چرخاند خم ابروی به آتش روشنم را در قمارخانه ها آواره های بی خانه را خانه خنه های سوخته است بازی ام می دهی ؟ جنونت یاقوت است عقل یاقوتت اما نمی ارزد به پشیز گدایان یادت رفته ؟ آتشفشان وزووا بازی خورد پومپئی فرو مرد های! آقایان! های! کشته مرده های کفر و جنایت و قتل از شما می پرسم آیا دیده اید چهره یی آرام تر از چهره ی دژم من؟ وقتی آرامم انگار خودم نیستم انگار در درونم کسی دیگر می زند دست می زند پا الو! مامان؟ مامان! پسرت مریض شده ! پسرت بهترین مریضی دنیا را گرفته مامان! قلب پسرت گُر گرفته مامان! بگو به خواهرها به لودا به اولگا بگو پسرت برادرشان د به در شده هر کلامی می جهد بیرون از دهان سوخته اش رانده است و مطرود حتی هر شو خی اش مطرود است و رانده ذهان سوخته پسرت روسپی خانه ی آتش گرفته یی است قی می کند روسپیان برهنه اش مردم بو می کشند بو بوی سوختگی است آتش نشانی کمک! اما آتش نشان ها درنگ! ترا به چکمه هایتان ترا به برق کلاهتان قلب مشتعلم را با ملایمت خاموش کنید خودم برایتان آب خواهم آورد چلیک چلیک از همه ی چشم های اشک بگذلرید دنده هایم را بگیرم می خواهد بیرون بپرد از قلبم فرو می شکنند دنده ها اما بیرون نخواهی پرید از قلبم بوسه ی کوچک جزغاله یی قد می کشد در شکاف لب ها می نشیند بر چهره ی سوخته بوسه مامان! من شاعری بلد نیستم د نمازخانه ی قلبم شعر می خوانند دیگران می جهند بیرون از سرم تندیس های جزغاله ی اعداد مجسمه ی کلمات انگار بگریزند از خانه ی گُر گرفته طفلان انگار سرکشد به آسمان از دست های سوخته ی لوستیانیا وحشتِ نبودِ آسمان می کریزند از بندر نوری صد چشم می شتابد بر ترسیده مردم واپسین فریادم می پیچد در سکوتی که داده او را امان : تو دستِ کم تو بازگو ناله کنان بازگو با قرن ها که من می سوزم
+نوشته
شده در جمعه 9 مهر 1395برچسب:, ;ساعت12:7;توسط ; |
|
زندگی در اعماق عادتها هیچ فرقی با مرگ ندارد توام مرده ای... فقط معنای مرگ را نمیدانی..
my dear
عشق پوچ.. دلتنگ نگاه عاشقا نه ایم که هرگز اتفاق نیفتاده به محض اتفاق افتادن تاریخ مصرفش هم به سر می رسد ان عشق کدر..پشت شیشه را به شفافیت چشمم ترجیه نمی دهد ان عشق در هیچ کجا و در دل هیچ ادمی نیست در خیال من است و هیچ وقت هم قرار نیست جان بگیرد حقیقت عشق جاودانه تنها در تصوراتم وجود دارد انتظار کشیدن خیالی..که هیچ وقت اتفاق نمی افتد و نیوفتاده بهترین عشقی است که خودم به خودم هدیه دادم
مسخرس ..حال الانمو میگم ینی انقد وابسته شدم یا همش توهم بوده خب دیگه من یه نفهمم که از هیچی هیچی نمی دونه
خیلی قشنگه دپ بلکه اگه خاستیم گوش کنید بهتون پیشنهاد می کنم ولی حوصله ندارم بزار واسه دانلود کردن گوش نکنید نصف عمرتون رفته دیگه خود دانید میتونید از یوتیوب پیداش کنید .
من نژاد پرست نیستم من از همه به یک اندازه متنفرم...
روزای بدی دارم همیشه بد بوده نمیدونم چه حسی دارم همه چی قاتی شده خیلی خستم. هیچی دیگه برام مهم نیست نه ادما نه چیزای اطرافم میخام یه سال بخابم میخام دور باشم از همه چی ..
و یه اهنگ محشر دیگه میخام بهتون معرفی کنم البته این وبلاگ برامی معرفی اهنگ متال و بندا نیس فقط از اونایی ک خوشم میاد میزارم که اگه کسی ب متال علاقه داشت بره گوش کنه خب این سبک ترنس متال از فریک انجل خیلی پرانرژی موزیک ویدیوش حرف نداره فقط برای همه توصیه نمیشه یوهاهاها
اینم یکی از بهترین بندای بلک متال کاراخ انگرن
وجودم را خاب دیدم دیدم که... از تاریکی به تاریکی میروم
اینم عکس بندcradle of filth واقعا محشره
من منعکس میشوم ، من تکرار میشوم ، من ضرب در من می شود. من خودمم ؟ و یا آنچه که شمااز من ساخته اید ؟پدر و مادر ، جامعه ، کار، پول ، حرص و آز ، جنگ، سیاست ، عشق، رابطه جنسی ، نفرت؟ منم یک محصول از محیط زیست با تاریخ انقضا ؟ نقشم را خوب بازی کردم؟ کار، پرداخت مالیات ،تولید فرزندان و مردن .. من واقعا هستم ؟ تکرار این دایره تمام زندگیست ؟
موفقیت مثل حاملگیست . . . .
همه بهت تبریک میگن ; اما نمیدونن چند بار گاییده شدی تا موفق شدی ......
هیچ
مترسکی را،
شبیه گرگ نساختند
شبیه پلنگ یا ببر یا
خرس هم نساختند .
به گمانم
ترسناک تر از آدمیزاد نیافته اند
مترسک سازها !
چند تا عکس جدید باحال اوردم از عشقایی به سبک خودم
+نوشته
شده در پنج شنبه 20 اسفند 1394برچسب:, ;ساعت14:26;توسط ; |
|
خودم تنها نیاز به کمک کسی ندارم تو تاریکیم فقط خودم هستم اره من یه عقده ایه مریضم من اتشی هستم که درونم نفرت میسوزد..
سلام همه مدت زیادیه که نمیام و اپ نمی کنم چون همش میرم فیسبوک و وقت نمکنم ب اینجا برسم از یه ورم دانشگا شروع شده و قراره حسابی گشاد شم گفته بودم از پسرای مو بلند خوشم میاد دو روز پیش که داشتم از دانشگا بر می گشتم تو اتوبوس یه موه شلخته جلوم وایساده بود و یه بچه بغلش خیلی تعجب کردم چون خیلی کم میشه مردا مو بلند کنن همش چشمم ب موهاش بود ولی خوب زنو بچه داشت اینم از شانس ما. ولی اینو تو دلم گفتم تا وقتی که بر گشتو قیافهی زامبی گونشو دیدم و گفتم همون بهتر که بیریختی که یهو صدای دخترا که پست سرم بودنو شنیدم که میخندیدنو میگفتن خوبه بچه ازش نمیترسه و لاقل یه شونه نزده منم خندم اومد اخه خیلی شلخته بود موهاشم زیاد بلند نبودا تا شونش اصلا ب ک ... ب قول پسرا. زنده باد بلک متاااااااااااااااال
we only said god bye wit words i die a hunder time you go back to her and i go back to blak
باید ب گذشته ها بازگردم تا پاسخی بگویمت رازیست انچه که مرا ب من مبدل کرد یادم هست خوب یادم هست شبی را که از سپیده دمش دیگر کتاب نخاندم دستانم سوخته بودند انگشتانم به عفونت دچار به سویی زانو زده بودم کدام سو چه تفاوت معبدی بود مسجدی دیری یادم نیست فقط دستانم را یادم هست وکتابی...
+نوشته
شده در شنبه 18 مهر 1394برچسب:, ;ساعت13:19;توسط ; |
|
کاروانی بود که در ان شیخی پول و مال خود را گم کرده بود مردم گفتند:سوره ی یاسین بخوان ونیت کن مال گمشده ات پیدا میشود مالباخته گفت: خود قران ب کل در خورچینم بود
چشمانم ... هراسان سقوطی دوباره است
دهان که گشودم واژه ای مثل حباب بیرون زد و کش امد انقدر که راه نفسم بسته شد و کبود شدم...غروبها تاریک و روشن است پیدا اگر نیستم تقصیر گرگ و میش غروبهاست نه چشمان تو راستی به کسی نگویی واژه ای مرا بلعید ب هیچ کس نگو هیچ کس..
من.. تاوان طاعونیم شاید بر گردن مردانی که پشت دروازه ها سوزانده میشوند و من.. سری ام که از زیر تیغه گیوتین پرتاب می شوم و من.. جنگلی ام که برگهایم را میگیرند تا مردان پنهان شده را به گلوله مهمان کنند ومن.. جسدی به جراحت نشسته در گل فرو رفته ام که مرگ در مشتهای گره کرده ام می لولند ومن... حنجره ای فریاد پیشه ام در خیابانی همین حوالی که به خون بسته شد و تو و تو و تو در خوابی..
در اوايل دهه ۱۹۶۰ جهان غرب خود را در سراشيبی کامل ماشينی شدن يافت ، شرايطی که باعث شد جوانان اين دورهزندگی خود را در معرض تکنولوژی بيابند ، همچنين وجود جنگ جهانی دوم که به سبب سياست های افراطی سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰ رخ داد و همچنين واقعه ويتنام که دليلی بر سياست های سرمايه داری امريکائی بود ، به همين دلايل شرايط نا اميد کننده و ياس آور در جوانان اين دوره رخ داد .و اين عوامل سبب شد جوانان از جای خود بلند شوند و جنبشمتال را با شعار « سرانجام - اصلاحی بايد » آغاز کنند . این سبکا همه با هم فرق داره اگرچه همشون اعتراضی هستن. ویژگی اصلی این سبک اهنگ خاص و اعتراضی بودن اونه سبک متال بر خلاف دیگر سبکها به وصف معشوق و خال لب او نمیپردازد و اغلب در مورد مسایل بد زندگی و بدترینها ظلمها شکنجه ها و ناامیدی و خسته شدن از اوضاع بد این سبک انرژی زیادی داره البته بعضیاش مثلا دث متال که خودم طرفدارشم که حیلی خشن و یا صدای جیغ و ضجه هست .خاص بودن اون هم برای اینکه اهالی متال همه رک هستن و بی پرده و مستقیم از مسایلای که نیابد در مورد انها حرف زد صخبت می کنن. البته متال خودش زیر شاخه ی راکه. همونطور که گفته شد خصوصیت اصلی متال اعتراضی بودنشه این اعتراض با خشونت همراهه که این خشونت هم در صدا و سازها هم در متن اهنگ هست. مسئله ای دیگه در مورد متال این که میگن این سبک در مورد شیطانه با شیطان در رابطه س و خاننده متال رو شیطان و طرفدارارو طرفدار های شیطان میدونن مثلا میشه به سمبل متال اشاره کرد که همه فک میکنن نماد شیطانه که اولین بار توسط جیمز رانی دیو درست شد.که با باز کردن انگشت اول و چهارم و جم کردن مابقی تشکیل میشه. او مادر بزرگ ایتا لیایی داشته که در کودکی جیمز با دستاش این علامتو شکل میداده و برای تبرک ب طرف اون میگرفته اگه بخام معادل ایرانیشو بگم میشه همون ب تخته زدن یا گوش شیطون کر. این نماد که ریشه ش به مصر باستان بر میگرده در اکثر مقبره های قدیمی این کشور ب منظور خفاظت از افراد شرور و دزدها درست شده. من خودمم طرفدار این سبکم و از دث متال خوشم میاد و عاشق و جبغو ضجه زدنشونم و من اونو به ادمی شبیه می کنم که از زجر و سختی جونش ب لبش رسیده و دادو ضجه میزنه مث وقتایی که ادم عصبانی و ناراخت میشه و با تمام وجود فریاد میزنه. و به نظرم هر کسی نمیتونه این اهنگو درک کنه ولی وقتی درکش کنه خودش متوجه میشه که چرا اینجوریه من متالو اهنگ کثیف نمیدونم مث بقیه نه اصلا چون با خیلیا حرف زدم که با این اهنگ کارای کثیف می کنن که متاسفم براشون هر کس به اندازه ی شعورش می فهمه و رفتار می کنه خوب اینم یه پست در مورد متال که فک می کنم بعضی چیزارو یادم رفته که بنویسم ولی بعدا اضافه می کنم.
شاخه های متال:
هوی متال
اسپید متال
ثرش متال
بلک متال
ملودیک دث متال
بروتال دث متال
دوم متال
متال اسکاندیناوی
گوتیک متال
پاور متال
پروگرسیو متال
من در صف محکومین انقلابی بی نام ایستاده ام به انتظار فرود تیغه ی تاریک سرنوشتم.. . . . قلبها که گشوده شوند خون وجهان در هم خواهند پیچید و خدا.. مانند مادری به غایت گریسته در داغ فرزندان مادری ژولیده موی نه به سامان... بر انسان تجلی خاهد یافت..