من...
صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد
من..
تاوان طاعونیم شاید بر گردن مردانی که پشت دروازه ها سوزانده میشوند
و من..
سری ام که از زیر تیغه گیوتین پرتاب می شوم
و من..
جنگلی ام که برگهایم را میگیرند تا مردان پنهان شده را به گلوله مهمان کنند
ومن..
جسدی به جراحت نشسته در گل فرو رفته ام که مرگ در مشتهای گره کرده ام می لولند
ومن...
حنجره ای فریاد پیشه ام در خیابانی همین حوالی که به خون بسته شد
و تو
و تو
و تو
در خوابی..